تاریکی

متن آهنگ تاریکی از مهیاد

[ورس اول]
صدمو میذارم
تاریکی دو شب تنها باریدی
واسه من اینجا جایی نیست
باید بریم دیگه راهی نیست
تاریکی دل من سنگه دیگه نیستم
من رفتم و قلبم و آتیش
بمون تو خماریش بترا یادت نی
تو هم مثل رفیقام خط خوردی باز
مجبوریم فاک بدیم مست میشی باز
دیگه نیستش اون که میموند هر جوری پات
شدم
تو خودت خواستی من تنهاترین شم
جای منو پر کردی الان سریع
خواستم با هم بزنیم ما بیرون از این شهر
تو تاریکی گیر کردم میرم واسه همیشم

[پل]
اگه میشدی باهام تیم میشد چی
حالمو نمیدمش به هیشکی توضیح
تو که میبینی پ چی میپرسی
چشام مسته رو هشتا دراگ میگرخی

[ورس دوم]
تاریکی دو شب تنها باریدی
واسه من اینجا جایی نیست
باید بریم دیگه راهی نیست
تاریکی دل من سنگه دیگه نیستم
من رفتم و قلبم و آتیش
بمون تو خماریش بترا یادت نی
دیگه عوض میشم از اینجا به بعد
همه چی هم تخممه از اینجا به بعد
گل من بیا منو از اینجا ببر
تو تاریکی موندم شده هوا تیره تر
بهت دادم گل چرا کردی بهم پشت
بعد تو زیر پام یه شبه خالی شد
عقده دل من پر بگایی شد
اون عکسا اون حرفا اون همه خاطره چی شد
همه چی بد شدش دیدی تهش
وقتی شب میشه فقط میریزی اشک
اون که خواستمش نیست پیشم
هر چی زور زدیم اوضا شد کیری تر