میاد این صدا از اعماق وجودم
زندگی سخته لب پرتگاه جنونم
فعلا اینجام به خودم بگم میتونم
اینده رو درست کنم دردامو بکوبم
وقتی دارم میزنم قدم تو خیابون
میبینم یچیزایی مغزم میره بگا زود
ی پسر نوجون خوابیده کنار جوب
ی طرف بچه تخمشه ps5 سوخت
وقتی زیاده انقدر اختلاف تبقاطی
معلومه همه میشن افسرده و قاطی
تو این زمونه پدر شرمنده بچس
خرید خونه هم خورده روش ب برچسب
توی این نسل بچه ۹ ساله دستشه گاری
از سن ۱۳ به بعدم همه سیگاری
پیرمردا هم که فقط بلدن نصیحت
نمیتونی ماری کنی برو بنویس وصیت
میاد این صدا از اعماق وجودم
زندگی سخته لب پرتگاه جنونم
فعلا اینجام به خودم بگم میتونم
اینده رو درست کنم دردامو بکوبم
زیر ی آسمون بی ستارم
دستام یخ زده کم شده اردام
شروع کار انرژی داره میگادم
وسط کار جنازم ، بیحالم
قلمم خستس از کلمات تکراری
موضوع های دپو خوشی های سرکاری
گاهی با خودم میگم قرار نی برسی جای
اما نوید بخاطر دلس که هنو سرپایی
ایده نو زیاد دارم تو سرم
اما زمنونه همشونو میده به درک
حرف دل مینویسم میشه ترک
روزا این روزا سخته بی نمک
میاد این صدا از اعماق وجودم
زندگی سخته لب پرتگاه جنونم
فعلا اینجام به خودم بگم میتونم
اینده رو درست کنم دردامو بکوبم
پول میرسه به دلقک اینستایی
هنرمند کسل کنندس خدایی؟!
هعی انصاف بی انصاف کجایی
دیگه ته خطم برام نیس جایی
دارم مینویسم از دردم
خوشگل مینویسم با اینکه بد خطم
من حاصل دست رنجم
زندگی رو نمیبازم من هفت ختم
من بلند میشم تا زمین بخورم
حرکت دردو تو خونم رقیق بکنم
من بازنده نیستم
میبازم تا تجربه رو نجیب بکنم
میاد این صدا از اعماق وجودم
زندگی سخته لب پرتگاه جنونم
فعلا اینجام به خودم بگم میتونم
اینده رو درست کنم دردامو بکوبم
حس گنگیه توم
که نمیدونم چطوری بدمشون نشون
بعد کلی وقت فهمیدم
کشیدنی نیستن باید بنویسمشون
نظر