متن موزیک
متن آهنگ خودخوری از چرسی
میگذره ثانیه یه ساعت واسم
تو میگی میخندم مجبورم راحت کنم خودمو تو این فاضلاب
چرا؟ چون یه جا بد تاوانشو پس دادم
مخت رد میداد بودی جای من
چون با یه کالبد درگیر دو منطق جامعام
توی یکی پیرم و شکسته
توی یکی هنوز یه جوونه خامم
جوونم داره میده زمان از دست میده
پیرم میگه تهش پوچه این زندگی
جوونم تو فکرشه هر شب خودکشی
پیره تلاشش بقاس تو جسمه این
پای تصمیم میره اما بیرگ
لاشه سردرگم مثه هر سری
باد زار شده بیرحم کات
تازه سکانس اول قصهایم
من یه جوونم لش لب ساحل
شدم از دست عقربهها ول
توی فکرم میگذره زندگی
سیاهیاش پر کردتم تازه
پا به سنی نذاشتم هنوز که خانوادم پشتیبان برام نباشه
توی این خودخوریام
که بعیده عوارض قرصا نباشه
نفسم داره میشه تنگ
مثل دلم واسهی اون
کم کم داره میشه صبح
یه نسیمی داره میخوره تو روم
یکی باهام داره میزنه حرف
انگار زندگیمو میدونه
دور و برم میبینم کسی نیست
انگار این صدا میاد توَم
بعد از اون مرگ ناباورانه
شکستن بُعد ترانه
سردرگم شدم سوار موجها
که یه تن پیدا بشه به یه بهانه
میدونستم که پسرم افسردهست
میدونستم چند روز دیگه میمیرم
بدون اینکه کمک حالش باشم
قسمت بود شاید که بمیرم شب جمعه
نشسته جلوم تو ساحل بندر لنگه
دعای مادرش باشه باز هم همراهش
نمیشه کمکی بهش بکنم
نه میتونم همراهش باشم تو جسمش
تا هوا داره میشه گرگ و میش صبح
خلاص میکنم هم خودمو هم اونو
نشستم پهلوش همپای صحبتهاشم
براش تعریف کردم از بچگی تا جونیش
نگاه میکنه دور و برشو
هنوز نفهمیده منم پهلوش
یه باد شدم از جنس پدرش
شاید تموم بشه مشکلاتش
دلم تنگ شده بود برای خانواده
بزرگ شدن همه چه شاعرانه
تلخه نباشی ببینی از دور
تنها راه باد سرگردون
همین بود هرچند عاجزانه
نظر