خلاصی

متن موزیک

متن موزیک خلاصی از امیر ریبار

رفتم این روزا تا مرز خلاصی
چون دیگه حسی نمونده واسه این مرد روانی
می‌خوام یه نامه بنویسم تهِش معذرت خواهی
بمونه چندتا یادگاری توی صفحه مجازیم فقط
رفتم این روزا تا مرز خدافظی
یه صدا میگه وقتشه بی خبر جدا بشی
آدما دوسِت دارن ولی فراموشکارن
بعد چند وقت تو فقط یه عکس تو اتاقتی
این روزا پر انرژی منفی‌ ام
برام بی‌مزه است چیزی که دیروز بهش می‌خندیدم
نمیدونم اینجا دیگه برام مثل جهنمه
شاید اون بالا بشه یه بهشتی نصیبم
من بچه نیستم ببین اینا حرفای یه مرده
که بریده از همه چیو منتظر مرگه
اَ هیچیم پشیمون نمیشم یه روزی نه
حقیقتاً دلم برای مادرمم تنگه
اَ بچگی فقط می‌خواستم پر بشه جیبام
الان شدم یه ردی که داره فحش میده زیاد
شانسمونم بد بود اگه اَ حق نگذریم
تو این جهان بزرگ شد لوکیشنمون ایران
دارم دست و پنجه نرم می‌کنم با تروماهام
دیگه شل نمی‌کنه هیچ باتلی پاهامو
همه چی شده مثه یه کابوسِ واقعی
حتی نمی‌بینی دیگه فانتزی خواباتو
گلوم پر بغضه
هوا روشن شده دیگه دم صبحه
من هنو بیدارم با یه عالمه غم و غصه
حتی جواب نمیده دیگه اون جعبه قرصه
نمی‌خوام دیگه چیزی حس بکنم
رفیقمی بدون فقط منم مثل توام
دنبال آرامش می‌گردم نه جلب توجه
الان نه پی فالوور نه پی اکسپلورم
دارم میدم حال بدمو جلوه عادی
این شبو کردم توی اضطراب گیر
بی انگیزگی شده مثل یه ویروس تو وجودم
که می‌زنم پلنامو تو نصف راه زیرش
دیگه رسیدم به مرز باختن
نمیاد یه قطره از چشام اشک حتی
حسی ندارم به آینده
چون جایی که هستم باید رویاهام قتل عام شن
زندم قلقی وا دادم اَ هیچکی هم ندارم گلگی
می‌گذره روزام درگیر با کسلی
خیلی وقته شده قلبِ توی سینه‌م فلزی
بریدم خالی میشم فقط تو این بیتا
زندگی می‌گذره با اما اگر و ای کاش
فراری از این حال حتی نمی‌تونم بکنم خودمو پیدا ای…
روزا میگذره با دل تنگ
شبا صبح میشه با چش خیس
اینجا تهه خطه فک نمیکنم یه روزی به حال خوب برسیم
روزا میگذره با دل تنگ
شبا صبح میشه با چش خیس…

آهنگ های بیشتر از Ribar

موجود در:

3 نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *